الگوی تلفیقی نظام آراستگی محیط کار و الگوی تعالی برای بهبود عملکرد مستمر در سازمان ها

نویسنده: مدیر محتوا تاریخ انتشار: 1400/02/06
228ae827-3f55-4ce0-baed-1f7310ba523c.jpg
  • 703

برای بهبود عملکرد مستمر در سازمان ها

نظم و ترتيب و ايمنی از مهم ترين عوامل دست يابی به موفقيت در سازمان هاست. نقش نظم و ترتيب به گونه ای است كه در تمامی الگوها و استانداردهای مديريتی و تعالی سازمانی در نظر قرار گرفته است. با توجه به منافع نظم و انضباط، سازمان های سرآمد اقدامات جدی و مؤثری در اين باره انجام داده اند.
امروزه اجرا و بومی سازی الگوهای تعالی در سازمان ها به طور چشم گيری باعث افزایش توانايی های حوزه های مختلف در سازمان ها شده است.
الگوهای گوناگونی برای تعالی سازمانی مطرح شده است. اغلب اين الگوها به منظور كاربرد در حيطه ای خاص از سازمان ها و در مناطق مورد نظر ايجاد شده است
صرف نظر از تفاوت بين اين الگوها، همگی دارای وجوه مشتركی هستند كه گويای تأثيرپذيری تمامی آنها از اصول و مبانی يکسان است.

تفکر جديد مديريتی، مفاهيم و اصولی را از نوآوری و فناوری شامل می شود كه در ايجاد و توسعة اغلب الگوهای تعالی ديده می شود.
اين مفاهيم جريانی از بهبود مستمر و تدريجی را فراهم كرده است كه مسير تحول و تغيير سازمان ها در آن ديده می شود.
از اين رو در اين الگوها، با در نظر قرار گرفتن مفاهيم و اصول مديريت كيفيت جامع، به ايجاد روش ها و ابزارهايی برای بهبود مستمر و تدريجی سازمان ها پرداخته شده است
يکی از اين ابزارها و روش ها الگوی تعالی است، كه زمينه ای مناسب برای كشف نقاط قوت و زمينه های بهبود سازمان را ايجاد
می كند و، با تعيين برنامه های بهبود و اجرای آن، به تعالی و بهبود نوآوری  در سازمان كمک می نمايد.
در واقع، الگوی تعالی باعث می شود كه تمامی افراد سازمان در بهبود فرايندهای كاری مشاركت كنند.
در اين الگو، برنامه ها مطابق نيازهای ويژه هر سازمان تهيه و از سطوح بالای مديريت هدايت می شود.
در اين راه، الگوهای مديريتی متعددی، با هدف برطرف نمودن نواقص و مشکلات سيستم ها، مشکلات فناوری های جديد و الگوهای پيشين و متناسب سازی آنها با شرايط و نيازهای محيط داخلی و خارجی سازمان ها، به وجود آمده است.
به طور كلی، ارزيابی عملکرد در موضوعات سازمانی و مديريت به سه نو ع تقسيم می شود.
ارزيابی عملکرد فردی، گروهی و سازمانی.
سازمان ها، بدون توجه به نوع فعاليت، ساختار، اندازه و بلوغ سازمانی، به منظور كسب موفقيت در دست يابی به آرمان و اهداف راهبردی خود، نياز به استقرار سيستم مديريتی مناسب دارند
از اين رو، يکی از دلايل اصلی ديگری كه سازمان ها از سيستم های ارزيابی عملکرد استفاده می کنند  پشتيبانی از اجرا راهبردی است كه عملکردشان را بهبود دهد.
سيستم های سنجش عملکرد، با كمک به تبديل راهبرد سازمانی به رفتارها و نتايج مطلوب، ارتباط برقرار كردن بين انتظارات،
پايش كردن پيشرفت فعاليت ها، فراهم كردن بازخورد و انگيزش كاركنان، به وسيلة پاداش های مبتنی بر عملکرد، ميتوانند نقش مهمی در اجرای راهبرد ايفا كنند.
الگوهای جامع سنجش عملکرد برای اندازه گيری دستاوردهای همه جانبة سازمانی به كار گرفته شده است. از اين ميان، الگوهای تعالی بنياد اروپايی مديريت كيفيت اروپا، دمینگ ، کارت امتیازی متوازن و مالکوم بالدریج از نمونه های بارز و پر طرفدار است .